پرده اول
همیشه ناتوانها یا نادانهایی هستند که آدمها را به خودی و غیرخودی تقسیم میکنند، هر کس را که مانند خودشان نیست انکار میکنند. مهم این است که تماشاگران، کسانی که ما برایشان تئاتر کار میکنیم تئاتری را میپسندند که به آنان احترام میگذارد و قصد مرعوب کردنشان را ندارد. تئاتری که قصد ندارد ناتوانی خود را در ارتباط با تماشاگران تبدیل کند به متهم کردن تماشاگران به نفهمی. آنهایی که میگویند برایشان نظر تماشاگر مهم نیست و فقط به لذت خودشان فکر میکنند لابد در زندگی خصوصی خودشان هم و به طور مشخص در س...سشان هم لابد فقط به فکر ارضای خود هستند، لابد برایشان مهم نیست که طرف مقابلشان هم باید لذت ببرد. تئاتر هم یک رفتار انسانی، یک جور س...س است. اگر کسی فقط به فکر ارضای خودش باشد یا فقط قصد ارضای طرف مقابلش را داشته باشد در هر دو صورت وضعی ناپایدار و پا درهوا دارد. بهترین وضعیت این است که هر دو طرف ارضا شوند.
پرده دوم
به نظرم مهمترین رفتار اقتدارگرایانه این نظام در آغاز حکومت اجبار زنان به حجاب بود. اگر زنهای ما زیر بار این حجاب اجباری نمیرفتند، اگر مردان زنان را در آن زمان حمایت میکردند، بخش عمدهای از این شرایط خفقان و سرکوب اتفاق نمیافتاد. زنان و مردان به این اجبار تن دادند و اجبارهای دیگر یکی بعد از دیگری شروع شد. همانطور که گفتم کار به جایی کشیده شد که به چهاردیواری آدمها هم حمله کردند. یادم هست زمانی کسی حق نداشت در اتومبیل شخصی خود ترانه گوش بدهد. اتومبیلها را بازرسی میکردند که نوار ترانه پیدا کنند. دوران نفرتانگیزی بود. همانطور که حالا دیگر کاری به نوارهای ترانه داشبورد اتومبیل شما ندارند، حتی به رنگ لباستان چندان کاری ندارند به نظرم زمانی خواهد رسید که در همین نظام البته اگر برقرار بماند زنها موفق میشوند که حجاب اجباری را کنار بگذارند.
پرده سوم
من کسانی را که درجشنواره شرکت کردهاند سرزنش نمیکنم؛ اما من در آن شرایط کار درستی نمیدیدم که شرکت کنم. نمیخواستم درجشنوارهای که به مناسبت پیروزی این انقلاب است شرکت کنم. چه جشنی؟ برای کدام انقلاب؟ ما دیدیم در خیابان با مردم چهگونه برخورد کردند. به نظر من کمترین واکنش به این همه بدرفتاری و خشونت با مردم این بود که هیچ کس در جشن این انقلاب شرکت نکند. انقلابی که به مهمترین آرمانش یعنی آزادی وفادار نباشد جشن گرفتن ندارد.»
آوینی فرقی نداشت با این نو هنرمندان بی حد و مرز که وقاحت را به بالاترین حد خود رسانده اند!
این است نتیجه یک سخنرانی رئیس جمهوری اسلامی ایران!!!
این است میراث کسانی که گاه و بیگاه شهادت روشنفکریشان را میدهند ، در بین خیل به اصطلاح هنرمند که که هنر را فقط همـ آغوشی میدانند!!!
دغدغه وزارت ارشادمان کاملا اسلامی است! از رویه اش به خوبی میتوان این نتیجه را گرفت.
اینقدر فضا مطلوب شده است که هر بی همه چیزی که برای مردم و مملکت خودش هیچ بهره ای نداشته و ندارد
درباره نظام و... اظهار نظر میکند! برای مردم دل میسوزاند!
به راستی که اینهمه فعالیت ضد فرهنگی در ایران در این بازه زمانی محدود دولت جدید
کاملا بدون پشتوانه محکم و اساسی انجام شده؟
ضربات ناجوانمردانه همچنان ادامه دارد
و هزینه کردن از رهبری هم همچنان بلیطی برای آقایان...